April 30, 2005

سودارو عزیز:

سلام. من واقعا باید معذرت بخوام به دلیل اینکه این چندروزه از بس گرفتاری زیاد بود نشد که وبلاگت رو بخونم..یعنی اصلا آنلاین نشده بودم....یعنی نرسیده بودم که بخوام آن بشم....
به هر حال....
تو پست های قبلت خواسته بودی نظرمون رو در مورد وبلاگت بدیم،
و اما نظر من( البته با تاخیر) :


قرار نیست همیشه آدم یه جور بنویسه، وبلاگ تو پست 16 بهمن هم لازم داره...اصلا وبلاگ درست عین دماسنج میمونه. باید همیشه متغیر باشه چون میخواد درون یک انسان رو نشون بده...انسانی که یکی دقیقه از زندگی چندین سالش هم مثل هم نیست....رمز پایدار وبلاگ سودارو...و اینکه خیلی ها ( از جمله من) صبح ها وبلاگ تو رو میخونن اینه که....شاید تمام اون مسائل برای خودشون هم روز پیش اتفاق افتاده باشه.
یعنی با خوندن وبلاگت ، میفهمم یک نفر دیگه در مورد یک موضوع چه جوری فکر میکنه.
پس همینجور ادامه بده....با واقعیت پیش برو !!
......به امید روزهای خوب......



خوب سودارو جان..ما هم الان چند ساعت دیگه رفتنی هستیم....برنگشتم حلالمون کن!

* * * *

این نظر سورئالیست رو من برای بار سوم دارم می فرستم