March 20, 2007

ویژه نامه های نوروزی – قسمت دوم

ویژه نامه ی نوروزی روزنامه ی اعتماد ملی
ضمیمه ی روزنامه ی مورخ ِ دوشنبه 21 اسفند ماه هشتاد و پنج
یک صد و بیست و هشت صفحه – هفتصد تومان
گرایش: چپ سنتی
ویژه نامه به صورت کلی: سه ستاره از پنج ستاره
حدود نیمی از آن را خواندم

صاحب امتیاز: مهدی کروبی
مدیر مسئول: محمد جواد حق شناس
سردبیر: کسری نوری

سال پیش ویژه نامه ی یکصد صفحه ای روزنامه ی اعتماد ملی هم زمان با سالنامه ی روزنامه ی شرق منتشر شد. در حالی که روزنامه ی شرق یک دفترچه ی یک صد و شصت و خورده ای صفحه ای منتشر کرده بود، روزنامه ی تازه به عرضه آمده ی اعتماد ملی، ویژه نامه ای بدون شیراژه و تقریبا کپی پیست روزنامه ی شرق منتشر کرده بود. پارسال چیزی حدود سی درصد ویژه نامه شان را خواندم. شرق، حدود هفتاد درصد اش خوانده شد

امسال یک روز زود تر از روزنامه ی اعتماد ویژه نامه ی یک صد و بیست و هشت صفحه ای اعتماد، به صورت دفترچه ای – در قطع مجله ی زن روز – منتشر شد. ظاهری حرفه ای تر پیدا کرده و موفق تر از سال گذشته ظاهر شده است. ظاهرا در دو نوبت به چاپ رسیده و در شهرستان ها – یعنی مشهد – سی و شش ساعت بعد از تهران، روزنامه پخش شد

طرح روی جلد: یک سیب بسته شده به یک ریسمان. با عنوان: مساله ای به نام آینده که اشاره به مقاله ی خیره کننده ی کسری نوری دارد. پشت زمینه سیاه احاطه شده در یک نوار سرخ است. به نسبت پارسال که عکس محمود احمدی نژاد را در حالی که یک سرباز پشت سرش خبردار ایستاده بود، انگار خودش خبردار ایستاده، یک افول ژورنالیستی محسوب می شود


مجله با مقاله ی کسری نوری، آینده نامعلوم شروع می شود، کوتاه اما خواندنی، از ترسی به نام سال هشتاد و شش سخن می گوید: چه خواهد شد؟

بخش سیاسی مجله در 34 صفحه می آید. ملالت بار. استفاده بیش از حد واژگان سنگین و در عین حال زبان سنگین باعث شده بود که بیشتر مقاله ها را رد کنم. بد ترین مقاله را محمد رضا تاجیک – روان پریشی نابهنگامی و تصمیم و تدبیر – نوشته بود که اصلا فارسی نبود. چرت و پرت بود. به ستون دوم هم نرسیدم. در این میان، مقاله ی 12 ماه، 12 مرد نوشته ی مسیح علی نژاد خواندنی بود. بهترین مقاله ی این بخش، ایران، احمدی نژاد و هولوکاست را صادق زیبا کلام نوشته بود. مثل همیشه منطقی و جذاب و صد البته خواندنی. مطلب به طنز پیمان مقدم، سال پرواز گوجه فرنگی! این بخش مجله را به پایان می برد، مطلبی خواندنی و تاسف برانگیز


بخش اقتصادی مجله در 14 صفحه خوب بود. تقریبا هیچ وقت مقاله های اقتصادی را نمی خوانم، اما بیشتر مطالب این بخش را خواندم. توکا نیستانی با یک کاریکاتور تکان دهنده این بخش را آغاز می کند و مطالب به صورت کلی خوب بودند. هر چند به صورت کلی متوسط محسوب می شدند. تقریبا هیچ متن خاص و خیره کننده ای در متن ها پیدا نمی شود

ادب و هنر: 22 صفحه. با عکسی از شجریان در حال پیاده شدن از ماشین شروع می شود. گفتگو با شجریان جذاب بود. گفتگو با ابراهیم یونسی، در عین حال که قوی نبود، می تواند مهم ترین مطلب این بخش مجله حساب شود. بدترین متن نوشته ی احمد بیگدلی بود، برنده ی کتاب سال ادبیات در 1385 از وزارت ارشاد، ایشان از این نوشته اند که می خواسته اند نوبل بگیرند، نشده. یکی نیست تکان شان بدهد که آقا، می خواستی نوبل بگیری، چقدر برای گرفتن اش تلاش کردی؟ چند تا زبان یاد داری؟ چند تا کتاب خوانده ای؟ متن اش اعصاب خورد کن بود، پر از بیماری های جامعه ی فرهنگی هنری ایران. آرزوی اهالی اهل قلم برای ادبیات در سال 1386، با وجود عنوان مشکل دار اش از لحاظ زبان فارسی – روان نیست، اهالی اهل جذاب نیست، عنوان ضعیف است – جزو مطالب خوب این بخش بود

امید به فردایی که می آید: بخش اجتماعی در چهارده صفحه. علی قدیمی در این بخش نوشته است. چیز خاص دیگری ندارد که بنویسم. کلا گفته بود سال گذشته این جوری بود

صد سالگی مشروطه: 12 صفحه. مصاحبه با محسن کدیور: بازخوانی نظری مشروطه. جالب بود و جزو قوی ترین بخش های این ویژه نامه. درست مثل سال 1385 به قلم شمس لنگرودی هم جالب بود

جهان: رویای صلح در یک جهان پر آشوب. 14 صفحه. معمولی.

بخش ورزشی که مجله با آن پایان می یافت را نخواندم. هر چند مصاحبه اش با رضا زاده جذاب می زد



بله، ویژه نامه توانست وقت آزاد ِ دو روز از زندگی من را پر کند. طراحی صفحه ی خوبی داشت. کاغذ مناسبی استفاده کرده بودند و قیمت اش با توجه به کیفیت اش، مناسب بود. ولی ایده آل نبود. می توانست بهتر باشد. یکی از اصلی ترین مشکلات اش این بود که ویراستار کلی نداشت، یعنی مثلا یک مصاحبه با تاریخچه ای از وزارت کشور شروع می شود، به دنبال اش یک مقاله دقیقا با همان تاریخچه ولی با لحنی دیگر شروع می شود. این اشکال است. این که یک نفر چند تا متن داشته باشد، اشکال هست ولی قابل چشم پوشی. ولی این که متن هایی که یک نفر نوشته پشت سر هم چاپ شوند، اشکالی آزار دهنده است. از سال پیش تا امروز، اعتماد ملی حداقل در ویژه نامه ی نوروزی اش پیشرفت خوبی داشته است. شاید تا چند سال دیگر یک مجله در حد استانداردی شایسته ایرانیان را بتوانند ارائه بدهند

سودارو
2007-03-20
نه و بیست و پنج دقیقه ی صبح

کامپیوتر ویروسی شده بود. من هنوز کلی کار عقب مانده دارم. هنوز بعد از عوض کردن ویندوز همه ی نرم افزار ها را نصب نکرده ایم. مرتب می شوم و می نویسم