May 20, 2005

Here
That's it
Another dream coming

برای یک لحظه دوست داشتم چشم هام را می بستم. بلند شدم، ایستادم، کاست و کتاب را در دست داشتم، ایستادم رو به روی کلاس و برای یک ربع کلاس ِ من بود. فقط می دانم خیلی بچه ها خندیدند، بعد هم دکتر مطلب هفت دقیقه ای ایرادات ِ کارم را گفت و بعضی موارد را هم تاکید کرد . . . من خسته بودم، دهنم خشک شده بود، دلم می خواست یک آدامس توت فرنگی ِ دیگر بر می داشتم و می جویدم، ولی دکتر درست رو به رویم ایستاده بود. نمی خواستم درست وقتی دارد در مورد کارم حرف می زند اینقدر بیخیال باشم . . . که مگر نبودم؟ ساعت شش صبح یک دایالاگ از کتاب اینتر-چنج ِ سه انتخاب کردم و یک بار از رویش خواندم و دو بار گوشش کردم و آمدم توی دانشگاه نشستم جیمز جویس خواندن، هه، مسخره مثل همه چیز ِ مسخره، من که هیچ وقت – مگر اینکه خیلی مجبور شوم و کار دیگری نباشد – نمی خواهم بروم زبان – منظورم انگلیسی ِ خالی است – را درس بدهم که برایم مهم باشد این چیز ها

همه چیز مثل یک رویا بود. مثل یک رویای محو مثل بقیه ی رویا ها، بی حس و سرد و گنگ . . . رونالد می گفت بچه های کلاس ِ من بعد از یک ترم همه شان می روند خارج . . . موضوع دایالاگم یک دختر و پسر بودند که در مورد پارتی آن شب شان بحث می کردند، من هم خیلی راحت موضوع را عنوان کردم، از دوست دخترم – البته با اسم مستعار سارا – اسم بردم و از یک برنامه، مثلا سینما، شام و این جور چیز ها حرف زدم و فقط می دانم تمام شد و رفت

حالا
.
.
.
یک لیست دارم از کار های این هفته، چقدر طولانی است، دو هفته مانده است از رویا ی ترم شش و بعد ش کابوس های فاینال می آیند و من اصلا دوست ندارم دوباره تابستان باشد. آن هم با این حال ِ من که فقط خل و احمقم این روز ها


* * * *

نمی دانم چرا، ولی از آهنگ های لینکیگ پارک بعد از نامب، از در پایان، بیشتر از همه خوشم می آید، الان هم دارم گوش می کنم، چند روزی بود گوش نکرده بودم، امروز از دانشگاه که بر می گشتیم توی ماشین یکی از بچه ها گوش کرد. امروز زنگ معارف قشنگ بود، نشسته بودم آخر کلاس و با ام پی تری پلیر ِ یکی از بچه ها یک آهنگ از مارک آنتونی گوش کردم، چقدر قشنگ بود، چقدر، مثل تمام روز های قبل
.
.
.


In The End
(It starts with)
One thing / I don’t know why
It doesn’t even matter how hard you try
Keep that in mind / I designed this rhyme
To explain in due time
All I know
time is a valuable thing
Watch it fly by as the pendulum swings
Watch it count down to the end of the day
The clock ticks life away
It’s so unreal
Didn’t look out below
Watch the time go right out the window
Trying to hold on / but didn’t even know
Wasted it all just to
Watch you go
I kept everything inside and even though I tried / it all fell apart
What it meant to me / will eventually / be a memory / of a time when I tried
so hard

And got so far
But in the end
It doesn't even matter
I had to fall
To lose it all
But in the end
It doesn't even matter

One thing / I don’t know why
It doesn’t even matter how hard you try
Keep that in mind / I designed this rhyme
To remind myself how
I tried so hard
In spite of the way you were mocking me
Acting like I was part of your property
Remembering all the times you fought with me
I’m surprised it got so (far)
Things aren’t the way they were before
You wouldn’t even recognize me anymore
Not that you knew me back then
But it all comes back to me
In the end
You kept everything inside and even though I tried / it all fell apart
What it meant to me / will eventually / be a memory / of a time when I
I tried so hard

And got so far
But in the end
It doesn’t even matter
I had to fall
To lose it all
But in the end
It doesn’t even matter


I’ve put my trust in you
Pushed as far as I can go
And for all this
There’s only one thing you should know
I’ve put my trust in you
Pushed as far as I can go
And for all this
There’s only one thing you should know
I tried so hard

And got so far
But in the end
It doesn’t even matter
I had to fall
To lose it all
But in the end
It doesn’t even matter


سودارو
2005-05-20
دو و چهل و شش دقیقه ی صبح