August 16, 2006

ادبیات

فرد گفت: خُب، من برم سر ِ کارم. برم پرس ِ چوب. تو می خوای چه کار کنی؟
گفتم: فکر می کنم بنویسم. مدتی روی کتابم کار می کنم
فرد گفت: به نظر بلند پروازانه می آد. کتابت همون طور که معلم ِ مدرسه گفت راجع به آب و هوا است؟
نه. راجع به آب و هوا نیست
فرد گفت: خوبه. من دوست ندارم کتابی راجع به آب و هوا بخونم
گفتم: تو اصلا کتاب خونده یی؟
فرد گفت: نه. نخوندم، ولی فکر نمی کنم دوست داشته باشم این کار رو با خوندن ِ یه کتاب راجع به ابر ها شروع کنم

در قند هندوانه. ریچارد براتیگان. صفحه ی صد چهل و نه

* * * *

یادداشت من بر کتاب در قند هندوانه، نوشته ی ریچارد براتیگان با ترجمه ای از مهدی نوید را در جشن کتاب، اینجا بخوانید