August 23, 2006

عصر قبل از عید

و پایان: برادر رفت بود بیرون. امروز دو بار رفته بود بیرون. و ماجرا: چشم هایی خسته، انگشت هایی دردناک و این چنین همه چیز تمام شد: تایپ آخرین صفحه. آخرین خط. آخرین کلمه. نیمی از کار انجام شده است: ترجمه ی اولیه و تایپ کتاب اول تمام شد: عیدم مبارک. کتاب می رود برای ویرایش اولیه: کتاب قدم هایش را تند تر کرده است: عید تان مبارک، می خواهم بعد از هفته به تماشای یک فیلم بنشینم
. . .

و تمامی شب

از نیمه شب گذشته است. همه خواب. یک جور هایی وجودم ساکن است. دوست دارد یک گوشه بشیند و بخورد. مثل یک بچه گاومیش توچولو. این فیلم را نگه داشته بودم برای یک زمان خاص: مثل مشروب 1914 که توی سرداب نگه می دارند وقتی پسر شان بدنیا آمد باهاش مست می کنند. اسم فیلم : 1900، کارگردان برناردو برتولوچی. دو حلقه دی وی دی. هر کدام یک پرده از فیلم: هر کدام حدود دو ساعت و چهل دقیقه. بازیگر نقش اول مرد: رابرت دو نیرو، البته خیلی جوان است در این فیلم. حلقه ی اول را می بینم. خدایا این فیلم زیبا است. ایتالیا و فرهنگ و مردمانش، مثل یک سکوت زیبا، یک اپرای خیره کننده: داستان زندگی مردمان یک ده در ایتالیا. در نیمه ی اول قرن بیستم: فقر، ثروت. کمونیست ها، فاشیست ها. و زندگی، زندگی، آه زندگی
. . .

صبح روز عید، ساعت ده صبح

ساعت چهار خوابیده بود. ده نشده بیدار شدم. چشم هایم را باز می کنم. اخمو. منگ. خسته. بیدار می شوم و می روم توی هال می شینم. دست و رویم را که می شویم زنگ می زنند: آقای دکتر. می گویند عید است
. . .

ظهر روز عید

گروه آپاچی ها. رقص سرخ پوستی در میان هال. امیر حسین مثل یک جنگجو به جای حرف زدن جیغ می کشد

عصر روز عید

ویرایش روانی کننده است. ویرایش وحشتناک است. دارم تصمیم می گیرم سر به بیابان بگذارم. خدایا. یعنی چی هر کلمه ی انگلیسی پنجاه تا معنی داره که چهار تاش حداقل به این جمله می خورند. کوفت. مرگ. مرض. من تا این دویست و شصت صفحه را ویرایش کنم کچل شدم. هفت صفحه تمام شد

صبح روز بعد از عید

من می خواهم بخوابم. من می خواهم بخوابم. بخوابم . . . هووم

* * * *

در پست قبلی لینکی داده بودم که اشتباه بود. نمی دانم چرا. کپی پیست کرده بودم و نمی دانم این وسط چه جوری یک علامت عوض شده بود. دوباره لینک را می گذارم، امیدوارم این بار دست باشد

http://mug.debsh.com/

* * * *

خوش آمده اید

http://www.radiozamaneh.com/

http://meydaan.com/

مبارک باشد خانوم اختصاری

http://www.havakesh3.persianblog.com/


سودارو
2006-08-23
حدود یازده صبح