July 20, 2004

Eyes Wide Shut
 
این نام آخرین فیلم استنلی کوبریک است. به دو عنوان در فارسی ترجمه شده است: چشمان کاملا بسته و نیز چشمان باز بسته. دیروز به تماشای این فیلم گذشت. فیلم قشنگ است، هر چند دیدنش را توصیه نمی کنم. برای تماشای این فیلم به آن معنایی که کوبریک می خواهد می بایست در غرب متولد شد و با عادات آنان بزرگ شد. می دانید برای ما شرقی ها کمی سخت است به مقوله سکس همان طوری نگاه کنیم که یک فرد متولد غرب به این موضوع نگاه می کند. اگر بتوانیم خودمان را به تماشای صحنه های سکس فیلم عادت دهیم تازه زمانی است برای درک فیلم. از همان ابتدای فیلم این احساس در من به وجود آمده بود که چرای نیکول کیدمن این قدر لوس و مسخره حرف می زند. مخصوصا زمانی که با آن مرد در شب مهمانی می رقصد. دخترهایی که با تام کروز در همان صحنه حرف می زنند نیز لوس و مسخره اند. تا اواسط فیلم نفهمیدم و بعد دیدم چقدر قشنگ است دیدگاهی که کوبرنیک ایجاد کرده است. یک ضرب المثل چینی می گوید برای در امان ماندن از گرگ بهترین جا رفتن به بیشه ی خود گرگ است (نقل به مضمون) . کوبریک برای آن که نشان دهد که چقدر همه ی ما در یک دنیای گسسته ی پوچ زندگی می کنیم رفته است به بیشه گرگ. سکس آشکار فیلم در واقع اشاره ای است به تنفری که یک انسان می تواند به این روش داشته باشد. هر چند که نیاز واقعی را نمی شود نادیده گرفت. غریزه جنسی نیاز هر انسانی است. در پایان فیلم هم اشاره ای می شود به این نیاز که می بایست منطقی با آن برخورد کرد. جایی که در آخرین جمله فیلم نیکول کید من می گوید ما به چیزی نیاز داریم. تام کروز می پرسد چی. و کید من می گوید کردن
 
فیلم همانند یک سیرک طراحی شده. یا یک تئاتر که در آن دلقک ها نقش اصلی را دارند. دلقک هایی که ماسک زده اند. برای همین آدم ها این قدر لوس هستند. مخصوصا در ابتدای فیلم. و تا انتها که بیننده به همراه تام کروز به این نتیجه می رسد که بهتر است چشم هایمش را ببندد، کم کم آدم ها جدی می شوند.
 
نمی خواهم زیاد روی فیلم فکر کنم. همه این یادداشت افکار اولیه ای است که با تماشای فیلم به ذهنم رسید. نه چیزی بیشتر
 
سودارو