September 22, 2005

خسته ام هنوز، دیشب که خوابیدم هم سرم درد می کرد و هم پا هام، دیروز در جا های مختلفی گذشت، از ثبت اسناد، تا مغازه، سیر و سفر برای خرید قطار – به مناسبت آغاز سال تحصیلی چند روزی تشریف می برم سفر – و . . . خسته بودم وقتی خوابیدم و الان که بیدار شده ام فقط سر دردم خوب شده است و پا هام درد نمی کند دیگر

صبح گشتم توی خانه ساعت ها را یک ساعت کشیدم عقب، باز همه چیز بهم می خورد تا دو سه روزی و بعد همه چیز بر می گردد سر جای خودش

فعلا تا اطلاع ثانوی به شغل شریف کپی پیست در وبلاگ مشغول هستم. دیروز بلاگر چیز فرمودند تا پست مبارک را فرستادند توی صفحه، کلی هم منت گذاشتند صفحه ی بلاگ را باز کردند، به سلامتی و مبارکی در حال فیلتر کردن کل بلاگر هستید که همه چیز بهم ریخته؟ هوم؟



راستی دیشب اخبار ساعت ده شب ِ شبکه ی سوم یک رپرتاژ ِ سه دقیقه ای پخش کرد که توش بمب گوگلی و نامه های شونصد هزار امضایی مربوط به خلیج فارسی نه خلیج عرب را تو بوق کرده بودند، و بعد هم گفت انرژی صلح آمیز اتمی هم همین طوره و لطفا بمب گوگلی بسازید و نامه امضا کنید و ... تا جایی که یادم هست مال خلیج فارس را همان موقع هایی به انجام رسانیدیم که تعدادی از وبلاگ نویس ها در زندان بودند، سمیعی نژاد هنوز هم در زندان است، نه؟

فیلتر را به طور کامل بر دارید

تمام وبلاگ نویس ها را از زندان آزاد کنید

تمام پرونده های مربوط به اینترنت را برای همیشه ببندید

آن وقت بیایید گدایی ِ بمب ِ گوگلی و نامه برای خراب کاری های تان

خوب؟

* * * *

خانوم فرح کریمی را می شناسید؟ ایرانی است و تبعه ی هلند. سر جریان اعدام های دهه ی شصت خواهر ایشان را آن طور که خوانده ام، اعدام کردند و خود شان هم هم سن و سال من بودند که از ایران فرار کردند، وقتی رسیدند اروپا ماندند و در اولین سال بعد از آن که تابعیت شان کامل شد از حزب سبز های هلند کاندید مجلس هلند شدند و رای آوردند و الان چند سالی است نماینده ی مجلس هلند هستند

دور را دور کار های ایشان را در اینترنت می خواندم، روزنامه ی روز که منتشر شد مطالب شان را آن جا هم دیدم و کیفور گشتم، ساده می نویسند و واضح و روان، یکی از مقاله های شان را می آورم آن ها که نمی شناسند آشنا شوند. مقاله در روزنامه ی روز 28 شهریور به نام آقای رئیس جمهور! از کشور خود تان شروع کنید منتشر شده است

* * * *

آقای رئیس جمهور! از کشور خود تان شروع کنید
فرح کریمی


آقاي محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور ايران، هفته پيش در سخناني در نيويورک، خواستار حاکميت "دموکراسي"، "عدالت" و "عشق به انسان" در سازمان ملل متحد شدند


بنابر يک سنت قديمي، نشست هاي عمومي سازمان ملل متحد، مکان خوبي براي رد و بدل کردن سخنان زيباي سران کشورهاي دنيا درباره صلح، عدالت و اخلاق است. اما واقعيت آن است که چنين سخناني - به ويژه آنکه فاقد پيشنهادات و جزييات مشخص هم باشند - نوعاً جدي گرفته نمي شوند. البته اگر سخنرانان، نماينده دولت هايي با سابقه "عملي" غير قابل دفاع در ارتباط با موضوع سخنراني خود باشند، تأثير طنز آلودي نيز بر شنوندگان خود بر جاي مي گذارند


در نتيجه، بايد انتظار داشت که سخنان رئيس جمهورايران در توصيه "دموکراسي"، "عدالت" و "عشق به انسان" به جامعه جهاني، در درجه اول در داخل کشوري که ايشان به نمايندگي از دولت آن در اجلاس سازمان ملل متحد شرکت کرده اند، جنبه اجرايي داشته باشد


بر همين مبنا مي توان از آقاي احمدي نژاد پرسيد که آيا حاضرند براي احترام به "دموکراسي"، در حيطه مسووليت خود، شرايطي فراهم آورند که منتقدان حکومت در معرض پيگرد، برخورد امنيتي و تبعيض در برخورداري از حقوق شهروندي قرار نگيرند؟ و آيا در جهت به رسميت شناختن حق تعيين سرنوشت هموطنان خود در پاي صندوق هاي انتخابات، بدون گزينش "عقيدتي" کانديداها، تلاش خواهند کرد؟


همچنين، مي توان از ايشان پرسيد، آيا مايلند بکوشند تا براي رعايت "عدالت"، زمينه برخورداري نيمي از افراد جامعه - زنان - از حقوق مساوي با سايرين فراهم آيد؟ آيا ايشان معتقدند حقوقي که در ايران، به خاطر "جنسيت" يک شهروند - زن - از وي ساقط مي شوند [از حق طلاق گرفته تا حق در اختيار گرفتن سمت هاي حکومتي خاص]، نشانگر عدالت ميان زن و مرد در کشور هستند؟


نهايتاً، بايد از آقاي احمدي نژاد سوال کرد که آيا منتقدان حکومت ايران را نيز "انسان" مي دانند؟ آيا حاضرند به خاطر "عشق به انسان"، با نقض حقوق شهرونداني کساني که جرم شان تنها گفتن و نوشتن در انتقاد از حکومت ايران است، مقابله کنند؟ به عنوان نمونه، آيا حاضرند براي "عشق به انسان"، براي آزادي انسان هايي چون اکبر گنجي از زندان تلاش کنند؟


سفر اخير آقاي احمدي نژاد به خارج از ايران، احتمالاً تنها سفر ايشان براي شرکت در يک اجلاس بين المللي نخواهد بود. نحوه پاسخ رييس جمهور جديد ايران به سوالاتي چون پرسش هاي فوق، ميزان "جدي گرفته شدن" اظهاراتشان در آينده را، در سطح افکار عمومي جهان مشخص خواهد کرد