December 25, 2005






امروز . . . مرگ چه رنگیه؟ بعضی ها می گن سیاه، بعضی ها می گن بی رنگ، من نمی دونم، اصلا نمی دونم مرگ چه رنگی می تونه داشته باشه، می تونم حدس بزنم که مرگ هر کسی یه رنگ داره، رنگ مرگ من خاکستری، شاید هم زرشک خال خالی، من فقط می دونم که مرگ قشنگ ترین اتفاقیه که می تونه زندگی یه نفر بافته، و می دونی، وحشتناک ترین واقعه است برای تمام کسایی که اون شخص رو دوست دارن، و من تو رو دوست دارم و این خیلی وحشتناکه که وقتی مثل امروز می رم بیرون، تمام دنیا برام بیگانه باشه، که . . . به خودم می گم ده درصد هم ده درصده، می گم شاید . . . شاید . . . شاید
. . .

امروز 24 دسامبر 2005 و من نشسته ام تو یک شهر که پر از ابره فکر می کنم که تو رفتی تهران و یا هنوز مشهدی یا . . . نمی دونم، دلم گرفته، دلم خیلی گرفته، هیچ کاری نمی تونم بکنم، ذهنم همه اش می ره سراغ آرزو های دور . . . خیلی دور . . . امروز که رفتم بیرون، تو هر نقطه ی هر خیابونی یه خاطره می اومد جلوی چشمم و من . . . داشت حالم بهم می خورد، نفسم . . . شاید تمام کسایی که از جلوم رد شدن گفتن چه پسر ِ اخمویی برای این سر صبحی و . . . تمام نقطه های شهر تاریکه، تمام نقطه هاش، من دارم فکر می کنم که هنوز هم مثل تمام این سال ها همون مسیری رو هر روز که می خوام برم دانشگاه می رم که یه بار با تو رفتیم، فقط برای اینکه یک بار با تو رفتیم، با تو . . . اولین عمل کیه؟ کی؟ امروز؟ فردا؟ یا . . . تمام این سال ها می دیدم حالت بد می شه و هیچ وقت نگفتی که چرا . . . هیچ وقت، همیشه تو خودت ریختی و حالا . . . من دلم آتیش تمام اون میل هایی رو می خوره که می تونستم بنویسم، تمام لحظه هایی رو که می تونستیم با هم باشیم، تمام روز هایی رو که . . . فکرم جواب نمی ده، زمین هنوز داره می چرخه، و یک نفر برام کامنت می گذاره مرسی که می نویسی و من می خونم و بلند می گم به چه قیمتی؟ به چه قیمتی؟ به چه قیمتی؟

سودارو
2005-12-24
دوازده و پنجاه و نه دقیقه ی ظهر

من دارم دیوونه می شم و چقدر خوبه که اونقدر انگلیسی حالیمه که می تونم والت ویتمن بخونم و تمام وجودم بلرزه و می تونم جان بنایان بخونم و تمام روحم بلرزه و چقدر خوبه وقتی راه می رم تو اتاق و مثل فیلم انجمن شاعران مرده همنوا می شم با عمو والت و مشت می زنم تو هوا و می گم

I sound my barbaric YAWP over the roofs of the world


چقدر خوبه من این کتاب ها رو دارم، چقدر خوبه
. . .