خدایا، استینگ، سی دی را گذاشتم و پریدم هوا، کاش دم در می گفتی یکی از سی دی ها آهنگ های استینگ است، صدایی که بعضی وقت ها می تواند وجودم را بلرزاند، آن هم این روز ها که . . . همین چند هفته پیش بود که لبخند زدم وقتی سی دی زرد رنگ را به من دادی و رویش نوشته شده بود لینکین پارک، تمام این چند هفته همه اش گوش کرده ام به داد زدن های این گروه و نفس کشیدم و . . . و حالا می توانم صدای اندوهناک استینگ گوش کنم، پاپی که خیلی دوست دارم، گوش کنم و چشم هایم را ببندم و توی هوای سرد این روز های مشهد، در آخرین روز سال ِ میلادی گذشته فقط گوش کنم و . . . ساعت های بعد از امتحان را دوست دارم. مثل امروز که بعد از ساعت هایی که از یک امتحان سخت گذشته تو اینترنت ولو بودم و توی فیلم و موسیقی و خواب . . . خواب، خواب بدون کابوس چقدر خوب است، چقدر این هفته کابوس دیدم، چقدر کابوس ها می ترسانندم، مثل تمام لحظه هایی که همه اش نگران، همه اش آشفته، همه اش . . . امروز نشستم یک کتاب از بکت خواندم، یک نمایشنامه ی کوتاه از پینتر، نشستم و توی این هوای سرد فکر کردم در مورد زندگی، در مورد روح، در مورد هر چیزی که توی ذهنم هی می پرید از این سو به آن سو و . . . راستی تو اینترنت توانستم چند تا لینک پیدا کنم از وبلاگ هایی که بهم لینک داده بودند و من روحم هم خبر نداشت، جالب بود، صفحه هایی را باز کنی که تو را می شناسند و تازه توی پست یکی شان هم باشی، و به تو بگوید سودارو ی نازنین ِ جستجوگر، و تو گیج بشوی و . . . استینگ چقدر خوب است. ویرایش کردن متنی که قبلا ترجمه شده چقدر کسالت بار. نوشتن چقدر سخت. استینگ خوب است. صدایش آرام است. من دوست دارم، دوست دارم با آهنگ هاش چشم هام رو ببندم و فکر کنم که دارم با تو می رقصم، امروز . . . امروز جمعه است و صبح همه باید بروید دیدن مامان بزرگ و بعد . . . مگر کلاس بوده باشد و یک جوری در بروی و . . . و همین جوری ساعتت از گردنت آویزان است، ساعت گرد نقره ای رنگ که بازش بکنی، همیشه چپه است و باید بچرخانی ش تا ببینی ساعت چند است، ساعتی که وقتی فکر می کنی ممکن است بشکند می تواند جلوی پریدنت را بگیرد، ساعتی که . . . من از ساعت ها متنفرم، من اگر به خودم بود ساعت هایم را می گذاشتم تو راه پله هایی که از راهرو می رود به پشت بام پر از تار عنکبوت شود، این قدر گرد و خاک بگیرد که صفحه اش دیده نشود، من کابوس می دیدم، یک عنکبوت بزرگ بود، خیلی بزرگ و سفید که روی تنم راه می رفت
من ترسیده بودم
کسی کمکم نمی کرد. کسی کمکم نمی کرد، من می ترسیدم تکان بخورم، دراز کشیده بودم و عنکبوت هی روی تنم راه می رفت. خیلی بزرگ بود. خیلی بزرگ، فکر ش را هم نمی کنی
. . .
آخر سر مامان گفت عنکبوت را له کن. عنکبوت را له کردم. از خواب پریدم
کلاس های مهدی چه می شوند؟ هیچ خبری ندارم، هیچ خبری، وقتی مشهد بودی نمی دانستم، گفتی مگر اِراتو نگفت به تو؟ من . . . من فکر می کردم چقدر خوب می شد که من می توانستم این دختر را ببینم، من . . . دلم رو خوش می کنم به روز هایی که می آیند، به زمان هایی که هنوز هست، به
. . .
چشم هایم را می بندم و فکر می کنم دارم با تو می رقصم. با تو که مثل من قدم های رقص را نمی دانی. تو که مثل من نمی دانم والس چه جوری است، ولی رویا ش قشنگ است . . . چرا آدم ها وقتی ازدواج می کنند نمی توانند هر جایی هم را ببوسند؟ چرا آدم هایی که ازدواج می کنند مثل غریبه ها با هم رفتار می کنند؟ چرا تمام دختر هایی که ازدواج می کنند توی وجود خود شون افسرده می شن؟ چرا من خیلی وقته نگاه ی عاشقانه رو ندیدم؟ چرا همه چیز اینقدر سرده؟
پارسال همین موقع ها یادتون هست؟ برای کارتن خواب ها چقدر سر و صدا کردن؟ شرق صفحه ی اولش یک تیتر زد و همه جا حرف کارتن خواب ها شد، الان . . . کجا بود خواندم توی شب هایی به سردی امشب تا پانزده کارتن خواب تو تهران تا صبح می میرند، کجا بود؟ چقدر هوا سرده، یک لحظه تا دم در رفتم سی دی از پسرک گرفتم تمام وجودم یخ زد
توی خانه، سی دی ها را یکی یکی ریختم روی هارد و از قحطی ِ موسیقی در آمدم و نفس های عمیق دارم می کشم، بیرون . . . بیرون همه چیز یخ می زند. امشب هوای مشهد زیر صفر است. برف هم نمی بارد، باران هم نمی بارد، تگرگ هم نمی بارد
هوا فقط سرد است
سودارو
2005-12-30
هشت و نوزده دقیقه ی شب
چرا پست های من لینک مجزا ندارد؟ یک لینک دارد ولی آن به آرشیو ماهانه می رود نه به لینک روزانه، چرا؟ یکی به من بگه، من می خواهم لینک دونی م رو مرتب کنم، نمی دونم کی، ولی این ردیف لینک ها رو تو سه تا لینک دونی تقسیم می کنم تا یک کم منظم تر بشه
انی هم همون بلاگه که به تو پست حرف ش رو زدم
http://coovash.blogfa.com/
وبلاگ ایران جنسی هم به من لینک داده، برام جالب بود
http://iranjensy.blogspot.com/
این وبلاگ دست نوشته ها هم به من لینکیده بودند
http://dastneveshte-ha.blogspot.com/
من تمام این ها رو به لینکدونی اضافه می کنم، یعنی ان شا الله اضافه می کنم
من ترسیده بودم
کسی کمکم نمی کرد. کسی کمکم نمی کرد، من می ترسیدم تکان بخورم، دراز کشیده بودم و عنکبوت هی روی تنم راه می رفت. خیلی بزرگ بود. خیلی بزرگ، فکر ش را هم نمی کنی
. . .
آخر سر مامان گفت عنکبوت را له کن. عنکبوت را له کردم. از خواب پریدم
کلاس های مهدی چه می شوند؟ هیچ خبری ندارم، هیچ خبری، وقتی مشهد بودی نمی دانستم، گفتی مگر اِراتو نگفت به تو؟ من . . . من فکر می کردم چقدر خوب می شد که من می توانستم این دختر را ببینم، من . . . دلم رو خوش می کنم به روز هایی که می آیند، به زمان هایی که هنوز هست، به
. . .
چشم هایم را می بندم و فکر می کنم دارم با تو می رقصم. با تو که مثل من قدم های رقص را نمی دانی. تو که مثل من نمی دانم والس چه جوری است، ولی رویا ش قشنگ است . . . چرا آدم ها وقتی ازدواج می کنند نمی توانند هر جایی هم را ببوسند؟ چرا آدم هایی که ازدواج می کنند مثل غریبه ها با هم رفتار می کنند؟ چرا تمام دختر هایی که ازدواج می کنند توی وجود خود شون افسرده می شن؟ چرا من خیلی وقته نگاه ی عاشقانه رو ندیدم؟ چرا همه چیز اینقدر سرده؟
پارسال همین موقع ها یادتون هست؟ برای کارتن خواب ها چقدر سر و صدا کردن؟ شرق صفحه ی اولش یک تیتر زد و همه جا حرف کارتن خواب ها شد، الان . . . کجا بود خواندم توی شب هایی به سردی امشب تا پانزده کارتن خواب تو تهران تا صبح می میرند، کجا بود؟ چقدر هوا سرده، یک لحظه تا دم در رفتم سی دی از پسرک گرفتم تمام وجودم یخ زد
توی خانه، سی دی ها را یکی یکی ریختم روی هارد و از قحطی ِ موسیقی در آمدم و نفس های عمیق دارم می کشم، بیرون . . . بیرون همه چیز یخ می زند. امشب هوای مشهد زیر صفر است. برف هم نمی بارد، باران هم نمی بارد، تگرگ هم نمی بارد
هوا فقط سرد است
سودارو
2005-12-30
هشت و نوزده دقیقه ی شب
چرا پست های من لینک مجزا ندارد؟ یک لینک دارد ولی آن به آرشیو ماهانه می رود نه به لینک روزانه، چرا؟ یکی به من بگه، من می خواهم لینک دونی م رو مرتب کنم، نمی دونم کی، ولی این ردیف لینک ها رو تو سه تا لینک دونی تقسیم می کنم تا یک کم منظم تر بشه
انی هم همون بلاگه که به تو پست حرف ش رو زدم
http://coovash.blogfa.com/
وبلاگ ایران جنسی هم به من لینک داده، برام جالب بود
http://iranjensy.blogspot.com/
این وبلاگ دست نوشته ها هم به من لینکیده بودند
http://dastneveshte-ha.blogspot.com/
من تمام این ها رو به لینکدونی اضافه می کنم، یعنی ان شا الله اضافه می کنم