May 04, 2004

مهم

مهم



مهم



آن شاخه اقاقی است



که در دستان تو به عشق می رسد .



مهم



آن کوچه های تو در توی باران خورده است ،



که قدمهای تو را می شمارد .



مهم



آن جاده های پر هراس است ،



که همیشه تو را در خود گم می کنند .



مهم



این دفترهای پر شعر است ،



که خط به خط تو را تکرار می کنند .



مهم



باران است .



مهم



سکوت است .



مهم



آبی نگاه توست .



مهم



تو هستی



که دیگر نیستی ...










بی بهانه









آن کس که تو را به عشق بازی مهتاب می برد ،

چگونه نمی تواند پرده های شب را فرو اندازد ؟



تنها ،

دستانت را بگشا ...



ببین که آفتاب اسیر مشت تو بود ...







بنفشه مکاری