August 16, 2004

دیروز شکسته و بافاصله ولی خوب خوابیدم و الان یک پسر توچولی خواب الوی نازم.دارم انریکو گوش می کنم و سعی می کنم ذهن خومارم رو بیدار کنم یادم بیاد در مورد چی می خواستم بنویسم

دیشب با رونالد رفتیم توی این شهر شلوغ پلوغ گشتیم و چند تا از رفقا رو دیدیم. شماره 13 مجله دوست داشتنی هفت منتشر شده با تیتر یک گفت و گو با داریوش شایگان (قابل توجه گوته) و داریوش مهرجویی درباره مهمان مامان، ظاهرا این دو تا خیلی با هم رفیق اند و این جور حرف ها، صفحه بندی این شماره شاهکاره و مطالب خوب مثل همیشه، اگر نمی دانید هفت چیست معدل یک دلار امریکا خرج کنید تا با معتبر ترین ماهنامه فرهنگی ادبی هنری ایران امروز ما آشنا شوید

آرزوهای بزرگ را بالاخره تمام کردم و می خواهم یک نگاهکی به آثار البرکامو بیاندازم: سقوط، بیگانه، طاعون و افسانه سیزف. اگر شما هم از کتاب های دیگرش دارید خبرم کنید. بعد از کیمیاگر هنوز رمان جدید شروع نکرده ام، شاید بروم ناطور دشت را تمام کنم. جی دی سلنجر را که می شناسید؟ این رمان خیلی مهم اش دیوانه وار خفن است. مخصوصا در جمله بندی انگلیسی که مرا دیوانه می کند. یک بار نصفش را خواندم و خوردم به مید ترم های مزخرف، یا پایان ترم های لعنتی؟ کسی یادش نیست؟ خوب، فقط دوباره باید دستم بگیرمش

* * * *

آرزوهای بزرگ
چارلز دیکنز
مترجم: ابراهیم یونسی
چاپ پنجم – انتشارات فردوسی و انتشارات مجید
تیراژ: 2500 نسخه – 1377 – 2400 تومان
پانصد و شصت صفحه

* * * *

از این به بعد می خواهم به کتاب هایی که معرفی می کنم از یک تا پنج امتیاز بدهم. البته بیشتر برای مطالعات بعدی خودم است که بتوانم مراجعه کنم، این اولین نمونه اش که می بینید

آرزوهای بزرگ
نویسنده (داستان، فرم، محتوا و تکنیک های ادبی) : *****
مترجم ( سبک بیان، تسلط، نتیجه) : ***
ناشر (شکل و ظاهر کتاب، کیفیت چاپ، صفحه بندی، فونت ) : **

* * * *

از ابراهیم یونسی ترجمه های دیگری هم خوانده ام. نوشته هایش را منسجم و قابل اعتماد به دست خواننده می رساند. البته از اصطلاحات بومی و مذهبی مثل ماشا الله استفاده می کند که من خیلی دوست ندارم
ولی کارش تمیز است

سوداروی کمی خواب آلود
2004-08-16
پنج و چهل و هشت دقیقه صبح
زیر نور مهتابی سپید اتاق
که جدیدا همه اش عینکم را توش گم می کنم