February 20, 2006




موسسه پژوهشی کودکان دنیا

دعوت به مشارکت برای طرح جهانی

تلویزیون خاموش


این روزها تلویزیون رکن مهم و قابل توجهی در زندگی مردم بسیاری از کشورها دارد. به طوری که بسیاری از کارشناسان معتقدند که هیچ یک از محصولات تولید شده توسط بشر به اندازه تلویزیون مورد استقبال عمومی قرار نگرفته است . حتی در بسیاری از جوامع محروم با تمام مشکلات ناشی از فقری که با آن دست به گریبان هستند ، می توان آنتن های تلویزیون را بر بام خانه های آنان دید. حتی در مناطقی که امکان تهیه تلویزیون به شکل فردی امکان پذیر نیست ، گروه هایی که به طور دسته جمعی به تماشای تلویزیون می نشینند ، فراوان دیده می شود

تحقیقات فراوانی وجود دارد که نشان می دهد ساعت های بسیاری از زندگی مردم در جوامع مختلف در کنار تلویزیون می گذرد

به راستی هر یک از ما چند ساعت در روز مشتری وفادار این جعبه جادویی هستیم ؟

کودکان از آن جا که بسیاری از رفتارهای خود را بر اساس آن چه که می بینند ، می آموزند ، عشق به تلویزیون را از بزرگسالان خود به امانت می گیرند . زمانی کودکان فقط از برنامه های ویژه خود استفاده می کردند ، اما متاسفانه امروزه در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما ، کودکان تقریبا تمام برنامه های تلویزیون را می بینند

تلویزیون اگرچه در موقعیت های مختلف به فراگیر شدن آگاهی یاری رسانده است ، اما به همان اندازه نیز در تخریب رابطه ها و جا انداختن بسیاری از ارزش های غیر انسانی موفق بوده است . این موفقیت غم انگیز محصول گروه بزرگی از سودجویان در تمامی شبکه های ملی و بین المللی است

تلویزیون به عنوان یک دستگاه ، به خودی خود محصولی بد نیست ، اما برنامه هایی که در آن پخش می شود می تواند به اعتبار و یا به بی اعتباری آن دامن بزند. با نگاهی به مجموعه برنامه هایی که از شبکه های مختلف ملی و بین المللی در کشورهای مختلف پخش می شود می توان به حجم اعتبار و یا به بی اعتبار این برنامه ها پی برد

جدا از این که تلویزیون چه برنامه هایی را پخش می کند ، واقعیت این است که تلویزیون فقط به ارتباطی یک سویه دامن می زند و ذهن بینندگان خود را تبدیل به فضایی منفعل و غیر موثر می کند . وقتی که دیدن برنامه های تلویزیون از حد و مرزی نیز می گذرد ، می تواند زنگ خطری باشد که باید به آن توجه کرد


آیا زنگ خطری را احساس می کنید ؟

تجربه های ملی به ما نشان می دهد که کودکان ما وقت زیادی از ساعت های شبانه روز خود را پای تلویزیون می گذرانند . این حرکت موجب شده است تا کودکان ما

کم تر حرکت کنند

کم تر وارد فعالیت های متنوع و تجربه های مستقیم و بی واسطه شوند

کم تر با سایر افراد خانواده خود ارتباط بگیرند

کم تر با سایر انسان های پیرامون خود رابطه برقرار کنند

و بیش تر گیرنده باشند و در نقش یک انسان منفعل زندگی کنند






این مشکل در کشور های گوناگون دیده می شود . متاسفانه این زنگ خطر برای بسیاری از کشورها و جوامع نواخته شده است . بدین سبب گروه بزرگی از کارشناسان تعلیم و تربیت ، روان شناسان و متخصصان برنامه های آموزشی در سطح یک جنبش و حرکت جهانی طرح تلویزیون خاموش را ( حداقل برای روزهایی در هفته ) ارایه می دهند

تا کنون بسیاری از خانواده ها ، مدارس و مراکز آموزشی در سطح دنیا به این حرکت پیوسته اند و به خاطر حفظ بنیاد خانواده و به دلیل حمایت از فرزندان خود ، روزهایی در هفته تلویزیون خود را خاموش می کنند



موسسه پژوهشی کودکان دنیا نیز در حمایت از این برنامه جهانی ، خانواده ها و مراکز آموزشی را به مشارکت در این طرح دعوت می کند

ما می توانیم در هر کجا که باشیم حداقل یک روز در ماه تلویزیون خود را خاموش کنیم و همراه با کودکان و سایر افراد خانواده به یک تجربه ارزشمند بپردازیم

زمان آن فرا رسیده است که ما از یک دنیای مجازی فاصله بگیریم و دوباره به اصل زندگی ، آن هم در حضور انسان ها برگردیم

طرح تلویزیون خاموش دعوت به بودن در کنار سایر انسان هاست

ما می توانیم در کنار هم باشیم

دوباره با هم حرف بزنیم

دوباره احساس هایمان را با یک دیگر شریک شویم

دوباره کار کنیم

دوباره به گردش بروم

دوباره دیدنی های پیرامون خود را با هم ببینم

دوباره کتاب بخوانیم

به موزه ، کتابخانه ، کنسرت و...... برویم

و
......................

ما می توانیم یک روز در ماه تلویزیون ها را به نفع زندگی خود و بچه هایی که در کنار ما زندگی می کنند خاموش کنیم

با ما به طرح تلویزیون خاموش بپیوندید


موسسه پژوهشی کودکان دنیا



* * * *

متنی که خواندید دیروز توسط آقای یوسفی – نویسنده و مسئول موسسه ی پژوهشی کودکان دنیا – در غالب خبرنامه ی موسسه برایم میل شده بود. متن آنقدر ارزشمند است که نه فقط در وبلاگ خودم می گذارم که امیدوارم که کسانی که این وبلاگ را می خوانند و خود وبلاگ دارند هم این متن را در وبلاگ خودشان کپی پیست کنند

این واقعیت که من بیشتر توی خانه تلویزیون را خاموش می کنم تا روشن، و برایم تلویزیون تماشا کردن مفهومی است مبتذل، که فقط وقتی هیچ کار دیگری توی دنیا نباشد که انجام بدهم – و با حوصله ی هیچ کاری را نداشته باشم – سراغ ش می روم، درست است که توی تلویزیون هم برنامه های ارزشمند پیدا می شود، ولی من معتقدم به همان حرفی که آقای کلاهی یک بار سر کلاس زد: هر وقت می خواهی تلویزیون نگاه کنی به خودت بگو من کار های مهم تری برای انجام دادن دارم. من همیشه این حرف را به خودم می زنم، و نیاز دیداری خودم را هم یا با فیلم هایی که با کامپیوترم می بینم جبران می کنم یا با سینما

کاش یک کم بیشتر دور و برمان را نگاه کنیم، مخصوصا به بچه هایی که اطراف ما نشسته اند به تماشای . . . به تماشای چه چیزهایی؟ واقعا چه چیز هایی؟

واقعا خود شما از لحاظ روان شناسی چه جوری می گذارید بچه های تان با تصویر قتل و مرگ و خشونت و تعصب بزرگ شوند؟ حالا چه فرقی می کند ماهواره با تلویزیون دولتی، همه شان برای بچه ها مثل زهر هستند
. . .

سودارو
2006-02-20
دوازده و دوازده دقیقه ی شب

من این ترم هم کار ترجمه و هم کار تحقیقی قبول می کنم. یعنی ترم پیش هم برای چند تا از دوستان نزدیک قبول کردم، این ترم رسما اینجا می نویسم که بدانید، البته رقمی که می گیرم از میانگین قیمت توی دانشگاه گران تر است، ولی هم واقعا روی کار ها – مخصوصا ترجمه ها – وقت می گذارم، هم کار ها را تایپ و پرینت شده تحویل می دهم