April 17, 2006

گریز آهوانه 2 – قسمت سوم

گریز آهوانه دو
آثار برگزیده ی دومین جشنواره ی دانشجویی شعر رضوی
گردآوری و انتخاب: دبیرخانه جشنواره دانشجویی شعر رضوی
به کوشش: زهرا معتمدی، با همکاری الهام صالحیان نیک
ناشر: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد / دفتر نشر آثار دانشجویان ایران
با همکاری: سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی
طرح جلد: ایمان متقی راد
لیتوگرافی: مشهد اسکنر
چاپ و صحافی: چاپخانه سعید
نوبت چاپ: اول، 1384 – شمارگان: 2200 – قیمت: 1300 تومان
یک صد و هفتاد و شش صفحه

فهرست در دو قسمت

شعر رضوی
شعر آیینی مذهبی

مقدمه
متن شعر ها

این مجموعه، دفتر کوچکی است شامل آثار برگزیده " دومین جشنواره دانشجویی شعر رضوی " که توسط دبیرخانه جشنواره، از میان صد ها اثری که دانشجویان علاقه مند ارسال کرده اند، انتخاب شده است

دفتر نشر آثار دانشجویان ایران

* * * *

چرا این کتاب را نپسندیدم؟

اول باید گفته شود که کتاب ارزش خوانده شدن را دارد، ولی چرا مشکل دارد؟ چرا کتاب به دل نمی چسبد؟ خیلی ساده است: کتاب فرم های لازم را رعایت نمی کند. سوال: مگر چند کتاب هر سال چاپ می شوند که قواعد فرم بندی را رعایت کنند؟ جواب: تقریبا هیچی، ولی اهمیتی ندارد، این که کاری انجام نمی شود دلیل بر این نمی شود که نخواهیم آن کار انجام شود. می شود حرف ش را پیش کشید که به سمت انجام دادن آن کار برویم: به سمت حرفه ای شدن در کار چاپ کتاب

چاپ کردن کتاب قواعد دارد. درست است که این کتاب که در آمده، با توجه به این مسئله که طی چند روز کار شده و در طی پنج روز تمام فرآیند ها را طی کرده و منتشر شده است – شاید سریع ترین کتاب شعر سال گذشته با توجه به فرآیند های ملالت بار جواز کتاب و چاپ باشد که جای افتخار دارد که هنوز هم می شود در ایران از این کار ها کرد – و با تمام این سرعت های غیر قابل توجیه، مگر تنها توجیه آن این باشد که در همان چند روزی که آقای موسوی نبودند کتاب در بیاید که در مقابل کار انجام شده نتوانند اعتراض کنند – کتاب ارزش خواندن پیدا کرده است که به خانوم معتمدی و خانوم صالحیان برای این موضوع تبریک می گویم، دست تان درد نکند

اشکال اول. این کتاب مال جشنواره ی شعر رضوی است، دومین دوره. کتاب شعر شخصی کسی نیست. ولی این موضوع برای جمع آوری کنندگان شعر های کتاب مطرح نبوده است. کتاب طوری کار شده است که مثلا اگر خانوم معتمدی بخواهند کتاب شخصی شان را چاپ کنند این گونه عمل خواهند کرد. این کتاب برآیند یک جشنواره است. چه چیز هایی انتظار می رود که در آن باشد؟

اول. این جشنواره اصلا چیست؟ در چه زمانی برگزار شده است؟ چه کسانی در آن شرکت کرده اند؟ داوران جشنواره چه کسانی هستند؟ اسپانسر جشنواره کیست؟ فرآیند های طی شده برای جشنواره چه بوده است؟ اگر توانستید یکی از این سوالات را در این کتاب پاسخی بیابید. کار سختی هم نبود، کسی که فرمول های نوشتن را بلد باشد حداکثر در چهار صفحه با فونتی که الان کتاب دارد می تواند تمام این حرف ها را جواب گوید

دوم. دور اول این جشنواره چه بود؟ یک گزارش می گذاشتید برای کسانی که آمده اند و کتاب را در جشنواره دریافت می کنند که این جشنواره در دور اول چه دستاوردی داشت: یک گزارش ساده ی حدودا شش صفحه ای، که کل جشنواره را می توانست به خلاصه ترین و مفید ترین شکل ممکن پوشش دهد. حتا می توانستید شعر های برگزیده ی دور قبل را در کتاب بیاورید تا آشنایی بیشتر شود، مگر چند صفحه به کتاب اضافه می شد؟ مگر چند نفر از شرکت کنندگان دور قبل در این دور حاضر بوده اند؟ مثلا من، شعر من در دور نهایی برای داوری فرستاده شده بود، من اصلا در این مورد که این جشنواره در دور اولش چه بوده است هیچ نمی دانم، فقط می دانم یکی از دوستانم، الهام میزبان در دور اول در یکی از بخش ها یکی از اصلی ترین جایزه ها را برده است. همین. کتاب حاضر هیچ توضیحی در این مورد نمی دهد

به جای جواب دادن به این سوالات چه داریم؟ مقدمه ی دکتر منوریان. چه می شود در مورد این مقدمه گفت؟ خنده دار، مشکلات شخصی یک آدم کلاسیک با ادبیات مدرن؟ این که آقای دکتر – که عمرا بتوانید بگوید در این جشنواره چه کاره است، چون در کتاب هیچ اشاره ای هم نمی شود، فقط می شود حدس زد به لطف ایشان کتاب به سرعت جواز گرفته و چاپ شده است – مشکلات روحی شان در عدم باور جوانان امروزی را سعی می کنند در این کتاب، در مقدمه ای که کاش ننوشته بودند، توضیح بدهند. دوست ندارم در مورد این مقدمه حرف بزنم. حتا ارزش فکر کردن را هم ندارد. اگر کتاب را دارید این مقدمه را از آن پاره کنید

مشکل دوم این است کتاب عجولانه آماده شده است. درست که صفحه بندی و طراحی جلد و چاپ خوبی دارد، ولی، فهرست بندی اش درست نیست. این که شعر ها را بگوییم یا شعر رضوی است – در مورد امام رضا (ع) – یا اینکه آیینی مذهبی است یعنی چه؟ پس فرم شعر ها چه می شود؟ شعر ها مگر همه مثل هم هستند؟ وقتی کتاب را باز می کنید احساس تان این است که لابد شعر ها همه غزل هستند، ولی همه شعر ها که غزل نیستند، مثلا شعر خانوم اسد زاده که به نظر من برترین شعر کتاب است از نظر فرم، ترکیبی از دو فرم کلاسیک و مدرن. خیلی راحت می شد شعر ها را از نظر فرم هم جدول بندی کرد. این به خواننده کمک می کند که کتاب را راحت تر هضم کند. من شخصا با این موضوع که کتاب شعر ها را در هم ریخته بود توی صفحات مشکل داشتم. این یک نقص است، چون ذهن من ِ خواننده را از کتاب به چیزی دیگر معطوف می ساخت

باز هم می گویم که کتاب ارزش های خودش را دارد، ولی کار عجله ای است، کاری است که انگاری برای یک جشنواره آماده نشده است، که چیزی در مورد جشنواره در آن نمی بینم. این کتاب مثل خواسته ی چند نفری است که دوست داشته اند این جشنواره یک کتاب هم داشته باشد، حالا هم دارد، باز هم می گویم، خسته نباشید

شاید برگردید و مثل خیلی های دیگر به من بگویید چرا قبول نداری که این کتاب با حداقل ها کار شده است؟ من در جواب می گویم که اشتباه است که بخواهیم به حداقل ها بچسبیم، وقتی می شود با تلاشی بیشتر به حداکثر ها رسید

در این کتاب برای رسیدن به حداکثر ها، باید مثلا یک هفته وقت بیشتری گذاشته می شد، همین. نه اینکه چون مثلا آقای موسوی نیست، کتاب را سریع در آورد و گفت بفرمایید

کتاب برآیند ذهن های برجسته است، نه برآیند خواسته های زود گذر

خانوم معتمدی، امیدوارم این پست های وبلاگ من شما را آزرده نسازد که برای تان شادی آور باشد که یک نفر صادقانه انتقاداتی که می تواند کمک کنند کار های بهتری را ارائه بدهید در اختیار شما قرار می دهد. برای من زندگی و هدف ادبیات است. امیدوارم این موضوع برای تان قابل درک باشد که ادبیات را عشق می ورزم و نگرانم برای کوچک ترین خطا هایی که در کار های ادبی می شود

برای تان آرزوی موفقیت دارم، موفقیت هایی برتر از کتابی که هرچند مشکلات خودش را دارد، کتابی است ارزش مند

با احترام
سودارو
2006-04-18
سه و چهل و نه دقیقه ی بعد از ظهر

اگر کسی تمایل دارد جوابیه ای در مورد این پست ها داشته باشد، در همین صفحه برایش منتشر خواهم کرد، فقط متن تایپ شده ی آن – فایل ورد – را به این آدرس میل بزنید لطفا
soodaroo@gmai.com

قول می دهم اگر فحش هم داده باشید، تا وقتی که به خودم برگردد بدون حذف اینجا بگذارم، فقط بی احترامی به دیگران را تحمل نخواهم کرد