June 25, 2004

به سدريك

در تصاوير گم مي شوم
نگاه مي كنم و مه همه جا را پوشانده
بي هيچ روزني
. . . بي هيچ
مي دوم
مي دوم و دست هايم را دراز مي كنم
فرياد مي زنم
و به پايت فرو مي افتم
اشك ها كه امان بدهند
.
.
.
ما . . . دور دست تصوير كوچكي ميان لحظه ها چشم هايش را باز مي كند
دور دست انسان مانده است مبهوت
و تو
تو
.
.
.
ديدي؟
تمام رقص هاي آتشين كه وجودمان را مي پوشاند
تمام سر مستي ها
تمام نقش ها كه مي زديم بر زندگي
.
.
.
مي بيني؟
ما چون يك مدهوش تمام راه ها را از گذشته دويديم
دويديم
دويديم
و به آينده نرسيديم
نرسيديم
و چه مغموم است زندگي
در اين نواهاي پرت كه در گوش هامان آواز مي دهد
مي بيني؟
و ستاره ها از آسمان فرو افتاده اند
ديگر هيچ
هيچ
هيچ روزني ميان پنجره ها نيست
و من پشت پرده ي كشيده تا ابد گريه مي كنم
تمام گذشته را گريه مي كنم
گريه مي كنم
گريه
بي آن دست گرمي كه
....


سودارو
2004-06-24
نه و بيست و شش شب

* * * *

درد غريبي است زندگي
با اشك هايش كه پر مي كنند صورت را
و نمي بيني ديگر هيچ چيز را، هيچ چيز را
دست هايت را براي يك لحظه ي كوتاه احساس مي كنم
ديوارها فرو مي ريزند
شهر فرو مي ريزد
من مي ميرم
زنده مي شوم
اشك مي شوم
مي خندم
.
.
.
مي خواهم زمان بيايستاد
تا در دست هايت پرواز كنم
بال ِ گشوده به آسمان . . . و
و
دست هايت را لبخند مي شوم
مانده در پس همه اين تصاوير آشفته كه مي پوشانند
وجود را، مي بيني؟
زمان گذشت
زمان گذشت
و كسي باور نكرد
هيچ كس
و تو در دست هاي زمانه خرد شده بودي
و من . . . مي بيني؟
تصويرت را در انگشت هايم حفظ مي كنم
براي ابد
براي ابد
و به خيابان نگاه كن
حجم پوچ آدم ها را مي بيني؟ با خيال هاي مسخره شان
اه
لعنت
لعنت به تمام لبخند هايي كه دروغ مي گفتند
لعنت به تمام دست هاي قاتل
لعنت به من
لعنت به من
.
.
.
مي ايستم
دوباره
دوباره
و در نواي باران غرق مي شوم
و دست هاي كوچكت را براي آخرين بار در لبخندهايم مي فشارم
دنيا گذشته است
و نه از من
و نه از تو
چيزي بيش از بدن هاي پاره پاره در همه زخم هاي گزنده اي كه
ميان زيبايي ها كاشتند نمانده است
نمانده است
پوچ
پوچ
مثل خود زندگي
مثل خود زمين
مثل خودشان . . . آن اجسام مسخره دروغين
يادت هست؟
و ميان باران ها مي ايستم
ميان باد كه تمام موهايم را به هم مي ريزد
ميان برف كه مي پوشانندم . . . آخرين
گرماها را . . . خدايا
خدايا
خدايا
.
.
.

سودارو
2004-06-24
يازده و پنجاه و هشت دقيقه شب