I
ديروز گوته به من گفت و امروز رفتم ميل م را چك كردم و ديدم كه ميل هاي ياهو 100 مگابايتي شده اند، با امكان فرستادن ميل هاي حداكثر ده مگابايتي، دنياي تكنولوژيك سرعتش تند تر شده است، مي بينيد كه
مبارك است
* * * *
II
چند روز پيش با رونالد داشتيم نرو نصب مي كرديم كه زنگ زدند و بابا با يك مرد ناشناس آمد توي خانه، چند لحظه بعد مرا صدا زدند و گفتند آقاي آذري از فرانسه برگشته اند
آقاي آذري را من از بچگي مي شناسم، دوست خانوادگي بوده اند و در زبان فرانسه تحصيل كرده اند و ناشر هم زماني كه هنوز در ايران بودند به شمار مي رفتند، مخصوصا در كتاب هاي كودكان، الان هم شش ماه در سال در فرانسه به همراه دو دختر خود و شش ماه در ايران به همراه همسر و ديگر فرزندان خود به سر مي برند
من سلام كردم و چون مهمان داشتم برگشتم توي اتاق
بعد از چند دقيقه مرا دوباره صدا زدند و آقاي آذي از توي كيفش لب تاپش را در آورد و برايم دو كتابي كه آورده ايران تا چاپ كند (گرام جامع زبان فرانسه و فارسي آسان _براي فرانسه زبانان) را برايم روي يو اس پي ريخت و من روي كامپيوتر ريختم و يو اس پي را پس دادم
* * * *
III
عمو هم در زبان فرانسه دكترا دارد، وقتي همين اواخر از پاريس برگشته بود لپ تاپ و دوربين ديجيتال و همراه ماهواره اي اش را همه جا با خودش مي برد
* * * *
VI
به رونالد هم گفتم، گفتم نگاه كن به اين جرياني كه در زندگي در خارج از محدوده ي مرزهاي ما وجود دارد، همين دوستان كه در ايران با هزار محدوديت زندگي مي كردند حالا دارند در يك دنيا كه آن ها را آزاد مي گذارد تا آن طور مي خواهند نفس بكشند زندگي مي كنند و شاهكار مي آفرينند، بهترين مثالش هم در دنياي امروز و با تخصص من كه ادبيات است محمد رضا قاسمي (نويسنده و موسيقي دان و نمايشنامه نويس) است كه در پاريس تازه متولد شده و در وب سايتش دوات دارد دنياي ادبيات را استاد به معناي واقعي مي كند، طوري كه من اگر هر روز اگر نروم روي دوات آن روز در دنياي ادبيات نبوده ام، مثال ديگر پانزده هزار استاد دانشگاه ايراني مقيم امريكاي شمالي هستند، مثال ديگرش شهرداد روحاني است كه رهبر اركستر و تنظيم كننده كنسرت مشهور ياني در اكروپليس هست و هزاران مثال ديگر
يعني اين قدر سخت است كه بخواهيم در ايراني زندگي كنيم كه براي متولد شدن يك انسان در آن نياز به خروج از مرزها نباشد، نگوييد در ايران هم مي شود كه اين آدم هايي كه مثال زدم خودشان در ايران در سطح هاي بالايي بودند، قاسمي در نمايشنامه پيشرفت هايي كرده بود و نماشنامه هايش تازه الان دارند چاپ مي شوند، عموي من مدير گروه فرانسه دانشگاه تهران بوده است و همين آقاي آذري مرد فعالي بود، آقاي روحاني هم اهل خانواده اي هنرمند است، همين ها تازه وقتي در جريان زندگي غرب واقع مي شوند تازه متولد مي شوند و آقاي قاسمي يكي از بهترين رمان هاي جريان سيال روح اين سال ها را مي نويسد (همنوايي شبانه اركستر چوب ها) و ديگران هم همين طور
چرا؟
يك نفر جواب بدهد
من منتظرم
سودارو
2004-06-17
چهار و شش دقيقه بعد از ظهر